گدایی به شوق شنیدن
سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۱، ۱۰:۲۰ ق.ظ
گاه به حال طاووسُ
گاه به حال کبوترم ؛
گاه اسیر ظاهرُ
گاه به شوق پریدنم ؛
چندی ست در جوار کاشانُ
مشتاق گلاب ، بوییدنم ؛
زمستان شد و باز من خفته
چشم به راه ماه روییدنم ؛
تنم سالم و روزی ام کافی
در جا زده به راه پوییدنم ؛
بهانه ندارم از این و آنکس
گله مند از این نفس خویشتنم ؛
به کم قانع و به زیادش شاکر
چشم به راه نعمت رهیدنم ؛
گدایی مذموم است بر همه اما
نه بر من که به شوق شنیدنم ؛
دیدم دنیا و پیوستم بدو
چاره یابید برای ندیدنم ؛
چاقو زیاد هم بد نیست
بیاورید به امید بریدنم ؛
تکمله :
فقط دو بال سرخ می خواهم
برای تا بهشت رسیدنم
(سه شنبه - 19 دی 1391 - ساعت 17 )
گاه به حال کبوترم ؛
گاه اسیر ظاهرُ
گاه به شوق پریدنم ؛
چندی ست در جوار کاشانُ
مشتاق گلاب ، بوییدنم ؛
زمستان شد و باز من خفته
چشم به راه ماه روییدنم ؛
تنم سالم و روزی ام کافی
در جا زده به راه پوییدنم ؛
بهانه ندارم از این و آنکس
گله مند از این نفس خویشتنم ؛
به کم قانع و به زیادش شاکر
چشم به راه نعمت رهیدنم ؛
گدایی مذموم است بر همه اما
نه بر من که به شوق شنیدنم ؛
دیدم دنیا و پیوستم بدو
چاره یابید برای ندیدنم ؛
چاقو زیاد هم بد نیست
بیاورید به امید بریدنم ؛
تکمله :
فقط دو بال سرخ می خواهم
برای تا بهشت رسیدنم
(سه شنبه - 19 دی 1391 - ساعت 17 )
۹۱/۱۰/۱۹
دعوتید به خوندن