در " همه چیز آرومه " من که آرامش نداشتم ...
اصولاً نقد ، عینکی به دست نقد شده می دهد تا بتواند اطراف خود را بهتر ببینند . اما گویا امروزه کمتر کسی پیدا می شود که از محبت منتقدها بهره ای ببرد .
فیلم " همه چیز آرومه " اصلاً فیلم نیست .
میگویند اولین تجربه ی سینمایی آقای کارگردان است . در حالی که اصلاً تجربه نیست . خطای دیگران را عیناً تکرار کردن ، اسمش تجربه کردن نیست ما بدان می گوییم حماقت ( با عرض پوزش )
فیلم از خیلی نقاط ضعف برخوردار است . رویکرد بدی هم دارد که به این خاطر من دون شأنیت سینما میدانم که به خواهم به این اثر بد و افتضاح بگویم فیلم .
فیلمنامه که به قول استادُنا ( فراستی ) سوراخ است . مخاطب باید بداند که بازیگرهایی را که روی پرده می بیند از کجا آمدن ، برای چی آمدن ، ارتباط شان با هم دیگر چیست و ... تا جایی که نقطه ی ابهام برای مخاطب نباشد .
چهار دوست را می بینیم که در کنار هم دیگر هستند . اما چه عاملی مشترکی باعث شده اینها با هم باشند ؟ پاسخی در فیلم نیست .
من که اهمیت استفاده از دوربین روی دست را از اول تا آخر فیلم ندانستم !!! فقط به آزار چشم ما و خسته کردن آن کمک می کرد و گرنه هیچ صحنه ی مضطرب آوری نبود که این مقوله جایگاهی داشته باشد .
فیلم رویکرد بدی داره . ناجوان مردانه عمل کرده . مثل خیلی از فیلم ها . همچون " زندگی خصوصی " ، پوپک و مش ماشاءالله " . در تخریب چهره ای از اقشار جامعه که ما آن ها را حزب اللهی می خوانیم همت گماشته . می فرمایید : مزخرف می گویم . ولی باید به این سوال ، پاسخ داد که رابطه ی یک شخصیت محاسن ( ریش ) دار با سه نفر جوان دیگه که یکی شون – علی صادقی – گوشواره انداخته و دیگری ابروی خود را دو تا خط انداخته – اصطلاح عرفی اون را نمیدانم - چیست ؟
مجید صالحی ریش دار چگونه معرفی میشه ؟
1- ریش داری که به زنش دروغ می گوید .
2- ریش داری که به دوستان خود دائماً توهین می کند – با واژه ی به گمونم خیلی احمقی - .
3- ریش داری که در بین 3 نفر دیگر فقط او تیک عصبی دارد .
4- ریش داری که در دو جای فیلم مورد تمسخر قرار می گیره . اونجایی که دست دراز میکنه اما طرف مقابل بی تفاوت و در جای دیگه علی صادقی آن شوخی بی مزه را انجام میدهد .
در بین دیالوگ ها تنها دیالوگ جدی فیلم این بود که گفت :
خداییش شهردار داره خوب کار میکنه ها ( نقل به مضمون )
البته اینم تکرار حرکت فیلم نارنجی پوش داریوش مهرجویی است . یک دیالوگ سفارشی و تبلیغاتی در آستانه ی نزدیک شدن به ایام انتخابات .
دیالوگ ها هم که در کل تا سطح کوچه – خیابانی نزول پیدا کرده به این امید که لبخندی را به لبان مخاطب خود بنشاند .
کل فیلم دو رویکرد داره :
1- تمسخر تیپ حزب اللهی هرچند در این فیلم مجید صالحی کار دینی انجام نمیدهد که متدین شناخته بشود اما سینما ، سینماست و اعجاز خود را می کند و منتظر من و تو نمی ماند .
2- تغییر ذائقه مخاطب . یعنی تغییر در فرهنگ مردم . میگه ببین اون سه نفر – در مقابل مجید صالحی – چقدر خوشحال اند . راحت تفریح می کنند ، بهشان خوش میگذره . با نامحرم خود چه راحت ارتباط برقرار می کنند . اما مجید صالحی هی باید یاالله یاالله بگه وارد بشه .
ببین جوون ، آی نوجوون ! اینگونه باش هیچ ایرادی نداره . سه تا جوون هم باشی می تونید هر سه تا تون همزمان چشم طمع به یک دختر داشته باشی .
همه چی آرومه ، خیلی فیلم بدی ست . نه ! اصلاً راحت بگم ساخت خائنانه ای دارد . خیانت به فرهنگ ما دارد . نوعی مقابله با بافت سنتی ما دارد که مسلماً از همه ی فرهنگ های مدرن امروز به قطع یقین مدرن تر و کارآمدتر است .
از ساخت اولین فیلم این کارگردان یعنی آقای مصطفی منصوریار می شود فهمید و انتظار داشت که آثار بعدی ایشان هم رنگ و بوی روشن فکری مزاج بد کن خواهد داشت . که نصیحتم این است که هر فیلمنامه ی خائنانه ای را برای ساخت قبول نکند .
اینم نصیحت برادرانه !
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
منتشر شده در :