... ماه نیّر ! بتاب بر ستاره ی بی فروغ

وبلاگ شخصی مصطفی روحی

... ماه نیّر ! بتاب بر ستاره ی بی فروغ

وبلاگ شخصی مصطفی روحی

لینکستان

پیوندهای روزانه

طبقه بندی موضوعی

پربیننده ترین مطالب

مطالب پربحث‌تر

مرده باد زنده بادی که می گویی !

دوشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۱، ۰۳:۴۲ ق.ظ

چند سوال جدی در فضایی که مسئولین اجرایی کشور همه چیز را به شوخی گرفته اند :
1- جدی پرداختن به مسئله ی نوروز توسط دولت آنهم در شرایطی که مقام معظم رهبری از مسئولین کشور درباره وضعیت اقتصادی گله مند هستند و فرمودند که مسئولین باید برای حل گرانی گزارش بدهند چه توجیهی دارد ؟ 
2- حضور یک مسئول رسمی کشور در یک مراسم چهار ساعته - استقبال از نوروز - حلّال کدام مشکل مردم است ؟
3- آقای احمدی نژاد ! خودتان گفته ایدکه : "برای من سخن گفتن از آقای رحیم مشایی بسیار سخت است" پس چرا خیلی راحت درباره ی انسان کامل ، امام زمان (عج) ، مسئله رجعت و ... سخن میگویید ؟
4- آقای دکتر گفته بودید : " ایشان برای همه مانند برادری دلسوز و امین دلسوزی می‌کنند " ؛ اما چرا نمیدانید که ما شغال را برادر سگ نمی گیریم ؟
5- شما 28 سال است که با ایشان آشنایید ؛ 8 سال هم خاصه در دولت همراه شما بوده است ؛ حال چه شده است که نزدیک ایام انتخابات ریاست جمهوری زنده باد بهار می کنید ، به ایشان مدال درجه یک فرهنگ و هنر اعطا میکنید و در آخر کلام خود ایشان را در یک کلمه مردی بهاری می خوانید ؟
6- در جایی دیگر گفته بودید : " مهندس مشایی دارای اندیشه و نظریه در زمینه‌های گوناگون به خصوص در مسائل بنیادین جهانی، انسانی و مدیریت جهان است " ؛ چه خوب میشد اگر می گفتید نظرتان درباره نظریه های مقام معظم رهبری و علامه مصباح درباره مدیریت جهانی و مسائل بنیادین جهانی چیست ؟
7- چرا شما را این روزها کمتر با مراجع و علما می بینیم ؟
8- شما که به راحتی الوند ، دنا و دماوند را خرج مشایی می کنی یادت بیاید که او کسی ست که تا به امروز هزینه های زیادی را متحمل رهبری و دوست داران انقلاب کرده است ! یادتان می آید مواضع ایشان در مورد ملت اسرائیل را ؟
حرف زیاد است برای نوشتن اما حیف ...
موافقین ۷ مخالفین ۱ ۹۱/۱۲/۲۱

نظرات  (۱۰)

۲۲ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۱۲ مصطفی شالباف

سلام برادر

وبلاگ خیلی خوبی داری

در مورد این پست:

فرزندان این ملت همتی ها و باکری ها و باقری ها و چمران ها بودند

نه اینها یی که افراد ناخلف

بهاری لاله هایی بودند که اقتدا به اربابشان کردند

نه این برگهای خشک بی روح

به قول شما

حرف زیاد است برای نوشتن اما حیف ...

خدا رهبرمان را تا ظهور آقایمان حفظ کند

که دلخوشی ما فقط ایشانند

یا علی

 

 
پاسخ:
سلام
درود بر شما !
۲۲ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۵۵ نرگس روزبهانی
سلام!
حالا دم عیدی یه وب تکونی بکنید خاک گرفته اخوی!
به امید اینکه اقتصاد ایرانی ها از فرش تا زعفران تا همه ی جاذبه های گردشگری فراموش شده وسینمای چپاول شده دست اهلش بیفته!
پاسخ:
الهی آمین
۲۳ اسفند ۹۱ ، ۰۰:۰۶ صادق صداقت
سلام
قلم خوبی داری 
خوب تو چند خط تموم کردی
۲۳ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۰۲ مصطفا
سلام

مرده باد بهار
زنده باد خزان

زیرا بعد از بهار خزان در راه است
اما بعد از خزان بهار در پیش است

مرگ بر جریان انحراف
۲۷ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۰۰ نرگس روزبهانی
سلام اقای روحی
رسما دارم واسه خوندن پست جدیدم که یه داستان کوتاهه دعوتتون میکنم
تشریف بیار اخوئ
۲۸ اسفند ۹۱ ، ۲۳:۳۹ فاطمه سادات
سلام
خدا بصیرت رو ازمون نگیره !
التماس دعا
یا علی
۱۶ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۴۶ مرتضی هادی زاده
حرف زدن، فحاشی کردن،تهمت زدن علیه احمدی نژاد و احمدی نژادی ها راحت نسیت، بلکه بسیار بسیار سهل است.
به این جمله از آقای آوینی دقت کنید
"من اصلا معتقد به تعارض ملیت با دین نیستم. اتفاقا این هویت ایرانی را عین هویت اسلام میدانم و معتدقم تقربی که ما به دین پیدا کرده ایم به این هویت ملی وابسته است و اگر این هویت ایرانی و ملی نبود، یا مثلا هویت دیگیری داشتیم، این تقرب و این دین پیدا نمی شد، یعنی این فرهنگ که به آن ایرانی-اسلامی-  می گوییم حادث نمی شد."
هااااا  حیف که آوینی شهید شد، وگرنه او را هم انحرافی و بزرگترین خطر از صدر اسلام تا کنون میخواندند. چه کسانی؟ آنهایی که در حساس ترین مراحل مبارزه علیه طاغوت شعار شریعتی ستیزی سر میدادند و بذر نفاق را خواسته یا ناخواسته میان مریدان حضرت روح الله پخش میکردند.
جناب روحی، خوب است آدمی زمانی را صرف مطالعه و کسب معرفت بگذارد این را من نمیگوییم. مقتدایم آیت الله خامنه ای دو سال متوالی است  در دیدار دانشجویان گوشزد میکند.
هویت ملی و هویت دینی همانند روح و جسم اند. مگر میشود به تعالی روح فکر کرد و به پرورش جسم نیندیشید؟
به دنبال این نباشیم که اندیشه مخالف علیه اندیشه خود را تخریب کنیم. مگر اسلام دین ضعیفی است که نتواند با دلیل و محکمات مقابل  به قول شما یک عده منحرف را بگیرد ؟
جناب روحی:
آنچیزی را که بنده تفاوت در نوع نگرش جناب مهندس مشایی وعده ای به اصطلاح حزب اللهی دیدم این است که: مهندس مشایی و متقابلا دکتر احمدی نژاد برای به سعادت رسیدن همه مردم ارزش قائل اند چه آنانهایی که مقررات پوسته اسلام را اجرا میکنند و چه آنهایی که پایبندی نه آنچنانی به این پوسته ندارند. در دیدگاه مهندس مشایی عشق به الله چیزی نیست جز عشق به انسان .انسان مظهر تام الله است.و اگر هم غیر از این بو حضرت اله نمی فرمود: انا لله و انا علیه راجعون.
دستاورد عشق به تمام انسانها در آن قابل مشاهده است که دیگر گام و هدف تو نمی شود برنامه ریزی برای یک دسته خاص و اسم آن را هم بگذاری بچه های حزب اللهی. دیدگاه تو حتی محدود نمی شود به تمام ایرانیان بلکه برای سعادت تمام فرزندان آدم ارزش قائل میشوی حتی آنهایی که شمشیر کشیده اند مقابل تو ودین تو.
مگر ما از رفتار حسین ع در کربلا غیر از این را آموختیم؟
این نگرش منتهی میشود به اینکه مهندس مشایی درجایی بگوید که:
"امروز مردم جهان در پی منجی هستند تا آنان را از چنگال ظلم و ستم بیرون کند و این نجات دهنده را در مکتب خمینی و انقلاب اسلامی جستجو می کنند."
انقلاب اسلامی شکل گرفت تا مقدمات طهور را فراهم کند. و اگر نخواهیم جهانی بی اندیشیم قطعا و یقینا در حق این انقلاب خیانت کرده ایم.
به قول مهندس مشایی:
اگر نوع نگاه و تفکر امام به حکومت دینی برای جهانیان تبیین شود، انقلاب اسلامی 
بیشتر از گذشته مورد توجه جوامع مختلف بشری قرار میگیرد
در ضمن همچون منی که هیچ منصب حکومتی و دلبستگی خاصی ندارم به راحتی شعار مرگ بر آمریکا سر میدهم ولی معلوم نیست که وقتی به جایگاه ریاست جمهوری برسم به یک نگاه چپ آمریکا خشتک خود را خیس نکنم. احمدی نژاد آنقدرروحیه انقلابی عموم جامعه را بالا برده که هرچند سخت در مقابل تحریم ها ایستادگی کرده اند. مگر شوخی است تحریم بانک مرکزی یک کشور.حالا بجای اینکه همین به اصطلاح مذهبی ها بیایند وسط کمک کنند دولت را همراهی کنند همچون بچه کوچک نغ میزنند که ای وای وااسلاما  مقام معظم رهبری از مسئولین کشور درباره وضعیت اقتصادی گله مند هستند و فرمودند که مسئولین باید برای حل گرانی گزارش بدهند حالا دولنت منحرف شغال صفت چه توجیهی دارد ؟
اینها نمی فهمند که صدقه سری همین دولت است که دغدغه بر باد رفتن کشور در دامن آمریکا را ندارند. سازندگی های این دولت است که رهبری گام های انقلاب را به جلو برمیدارد. مگر آقایان نخوانده اند تاریخ را! زمان خاتمی و هاشمی موضوع بحث رهبری چه بود آیا رهبری جرات تحدید کردن اسرائیل با خاک را را داشتند ؟ قطعا خیر. این ایستادگی دولت نهم و دهم بر آرمانهای انقلاب است که فصلی جدید را هم برای انقلاب اسلامی و هم برای رهبری عزیز رقم میزند.
گفتند مشایی شده ملحد به کلامش/آن بی خبران بی خبر از عمق کلامش
زنده باد بهار
پاسخ:

سلام علیکم جناب آقای هادی زاده !

1- از توصیه های حضرتعالی استفاده خواهم نمود انشاءالله !

2- اما از حضرتعالی بعید است که از جناب علامه ی مصباح بکه چنین مردانه پای دین و شریعت ایستاده به چنین سیاهی یاد کنید ! گویا شما هم برای مطالعه تاریخ صرفا به روزنامه های جریان اصلاح طلب آن زمان - روزنامه های زنجیره ای - مراجعه می کنی و از فحوای کلام حضرتش بی خبری !

مسلما خطر گفتمان دکتر شریعتی کمتر از تهدیدات دیگری نبود که انقلاب اسلامی در جریان مبارزه با آنها روبرو بود !

شریعتی همان کسی ست که در نامه ای گفته بود :

دکتر مصدق توانست اقتصاد بدون اتکا به نفت را مطرح و محقق کند و ما هم توانستیم اسلام بدون آخوند را !

او کسی ست که اندیشه هایش باعث رشد جریانی شد که از آن به نام منافقین یاد میکنند !

4- بنظرم میاد شما حضرت آقای مطهری (ره) را هم در کنار آقای مصباح به لیست مخالفینت اضافه فرما ؛ چرا که ایشان هم جزو مخالفین سرسخت دکتر شریعتی بوده است ! ضمنا می توانم برای افزایش سواد تاریخ تان شما را  ارجاع بدهم به نامه ی تسلیت حضرت امام (ره) بمناسبت درگذشت دکتر شریعتی خطاب به دانشجویان که حاوی نکات ارزنده ای ست که جز بر صاحب بصیرتان مشهود نیست !

5- درباره مهندس مشایی !

همان آوینی را که شما مثال آوردی اسلامش را از امثال مشایی و احمدی نژاد و امثالهم نگرفته بود که شد آوینی ! ما هم باید سعی مان زانو زدن در پای علم بزرگانی همچون آقایان مصباح و مطهری و جوادی آملی ها و امام  خمینی و امام خامنه ای باشد نه بنده پروری این و آن ! پس از من انتظار نداشته باش که همچون خودت به تعریف و تمجید این و آنی که از مبانی فقه و مراجع عظام تقلید و علمای دین فاصله دارند یا گرفته اند بپردازم !

برای من جای بسی تاسف دارد که دغدغه ی شما شده تایید صلاحیت شدن یا نشدن  آقای مشایی !

6- آیا ما مشکل دیگری نداریم  که حضرتعالی بدان بپردازی ؟

7- ما منکر زحمات دولت نهم و دهم نیستیم ! اما اشتباهات و انحرافاتی هم که صورت می پذیرد را تاب تحمل و مدارا نداریم ! اینهم انشاءالله جزو روحیه انقلابی ماست که حتی حضرت امام را ندیده ایم !

این را جهت یادآوری میگذارم :

حضرت آقا :

 یک نکته هم راجع به مسائل داخلى کشورمان عرض کنم، که این هم مسئله‌ى مهمى است. قضیه‌اى در مجلس پیش آمد؛ قضیه‌ى بدى بود، قضیه‌ى نامناسبى بود؛ هم ملت را ناراحت کرد، هم نخبگان را ناراحت کرد. بنده‌ى حقیر هم از دو جهت ناراحت شدم: هم خودم در مقابل این قضایا احساس تأثر میکنم؛ هم به خاطر ناراحتى مردم، انسان احساس تأثر میکند. خب، رئیس یک قوه به استناد یک اتهامِ ثابت نشده و مطرح نشده‌اى در دادگاه، دو قوه‌ى دیگر را متهم کرد؛ این کار بدى بود، این کار نامناسبى بود؛ اینجور کارها، هم خلاف شرع است، هم خلاف قانون است، هم خلاف اخلاق است، هم تضییع حقوق اساسى مردم است. یکى از حقوق اساسى مهم مردم این است که در آرامش روانى و در امنیت روانى زندگى کنند؛ در کشور امنیت اخلاقى برقرار باشد. اگر یک فردى متهم به فساد است، نمیشود به خاطر او انسان دیگران را متهم کند؛ حتّى اگر ثابت هم میشد، چه برسد به اینکه ثابت نشده است، دادگاهى نرفته، محاکمه‌اى نشده. به استناد متهم کردن یک نفر، انسان بیاید دیگران را، مجلس را، قوه‌ى قضائیه را متهم کند؛ این کار درست نیست، این کار غلط است. بنده فعلاً نصیحت میکنم. این کار، کار شایسته‌اى براى نظام جمهورى اسلامى نیست.

8- عاقبت مون ختم بخیر !

9- به دنبال حماسه باشیم بهتر است ! نه ؟

۱۷ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۱۹ مرتضی هادی زاده
جناب روحی مشخص کنید  شما از کدام شریعتی حرف میزنیدکه اینگونه بی پروا قضاوت میکنید :"مسلما خطر گفتمان دکتر شریعتی کمتر از تهدیدات دیگری نبود که انقلاب اسلامی در جریان مبارزه با آنها روبرو بود !"
همانی که جناب مصباح گفته است:
" شریعتی یک حساسیت خاصی نسبت به روحانیت داشت. در بحث‌های خودش هم هنگامی که می‌خواست مثال زشتی بزند و کسی را تحقیر کند، می‌گفت فلانی آخوند یا ملاست "و همین آقای مصباح پروژه شریعتی ستیزی را کلید میزند.
یا آنکه مولایم خامنه ای فرموده:
"شریعتی آغازگر طرح جدیدترین مسائل کشف شده اسلام مترقی بود به صورتی که برای آن نسل پاسخ دهنده به سوال ها و روشن کننده نقاط ابهام و تاریک بود.
شریعتی بر خلاف آنچه گفته می شود درباره او و هنوز هم عده ای خیال می کنند نه فقط ضد روحانین بود، بلکه عمیقاً مومن و معتقد به رسالت روحانیت بود. او می گفت که روحانیت یک ضرورت است، یک نهاد اصیل و عمیق و غیرقابل خدشه است، و اگر کسی با او مخالفت بکند یقیناً از یک آبشخور استعماری تغذیه می شود. اینها اعتقادات او بود در این هیچ شک نکنید این از چیزهائی بود که جزء معارف قطعی شریعتی بود، اما درمورد روحانیت او تصورش این بود که روحانیون به رسالتی که روحانیت بر دوش دارد به طور کامل عمل نمی کنند."
"در سال 50 و 51  احساسات ضد شریعتی و احساسات شریعتی گرایان در اوج تخاصم بود و اینجا و آنجا بحثها و قلم زدن های بی ثمر و احیاناً زیانبخش و گفتن و شنیدن های بی فرجام پایان ناپذیر وقت عزیز جامعه و ما و انقلاب ما را می گرفت"

و اما بعد
جناب روحی
شما در باره شهید آوینی مقالته کردی. بنده از تشابه دیدگاه آوینی و مشایی سخن گفتم ولی شما حرف های خود را تکرار کردی.من هم میدانم آوینی اسلامش را از مشایی نگرفته ولی نمیفهمم که چرا وقتی یک محتوا را آوینی میگوید درست است و همه فدایش هم میشوند و برایش صلوات ختم میکنند ولی همان محتوا را که مهندس مشایی همان جماعت میگویند: اوه اوه اینه منحرفن نزدیکشون نشید و از همه خوشگلتر اینکه :اینا ایرانی گران.میفرمایند: مراقب باشیم کسانی که اولویت شان ایرانی بودن است سرکار نیایند . | بدانید که ما پای اسلام ایستاده ایم .!!!مگه ایران از اسلام جداست؟
جناب روحی!
شما به درستی اشاره کردید که باید زانو زد در مقابل علم.و تلویحا اشاره کردید که من بنده پروری این و آن را میکنم.یک سوال ؟ این خود بزرگ بینی در شما و دوستان امثال شما از کجا نشئات میگیرد که به جسارت خود را بنده علم الهی و مخالفتان را بنده یک سری آدم منحرف خطاب میکنید؟
شاید خوب باشد این جمله از شهید بهشتی را یک بار هم من و هم شما بخوانیم:
"بحث من در اینجا بحث جناب آقای مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب است . به ایشان هم در این ده – پانزده روز قبل عرض کردم . گفتم آقا! بحث ، بحث روش تربیتی مدرسه است ... شما طلاب مدرسه نمی توانید با این اسلوب بار بیایید وگرنه لااقل بنده نمی توانم در چنین مدرسه ای ذره ای در کارها سهیم باشم.مدرسه ای که بخواهد یک مشت انسان لجوج ، پرخاشگر بی جا و متعصب تربیت کند، نتوانند با هم دو کلمه حرف بزنند چه ارزشی دارد؟"
و اما یک سوال دیگر :
 اولا شما از کجا میدانی که مهندس مشایی می خواهد در انتخابات شرکت کندو ثانیا به جه دلیل میفرمایید که دغدغه من شده رد شدن یا نشدن صلاحیت مهندس مشایی؟
بحمدالله کشور ولی دارد صاحب دارد. مهندس مشایی هم آزمون خود پس داده مگر فرموش کردیم که ایشان در جایی گفتند:
"اینجانب بعد از دستور مقام معظم رهبری خود را معاون اول رئیس جمهور نمیدانم و به عنوان یک سرباز ولایی در هر کجا که بتوانم به مردم عزیز کشور خدمت خواهم کرد" و "فرمایشات مقام معظم رهبری فصل الخطاب همه امور و مباحث است و من همچنان که بارها صراحتا و علنا اعلام کردهام مطیع نظر مقام  معظم رهبری هستم و افتخار میکنم سرباز کوچک ایشان باشم"
من ایمان دارم اگر ایشان روزی به این نتیجه رسیدند که در انتخابات حضور یابند ولی ولی امر مسلمین صلاحیت ایشان را در این حد ندید ایشان همانند سربازی سکوت کنند.
واما بنده از متن سخنان رهبری که شما اشاره کردید این نتیجه را میگیرم که :  اگر بر اساس یک اتهام ثابت نشده ومطرح نشده در دادگاه دست به افشا بزنی فرض را بر این بگیریم که ادعای تو صحیح هم باشد این کاری بد نامناسب.خلاف شرع و خلاف قانون و خلاف اخلاق و هم تضعیف حقوق انسانی مردم است. 
حال یک سوال دارم 
چطور میشود مدعیان اخلاق و ولایتمداری سه سال امنیت روانی و اخلاقی و آرامش روانی کشور را برهم میزنند آن هم به بهانه انحراف در صورتی که رهبری عزیز خود فرموده اند اگر انحرافی دیدند اولین کسی که مقابل انحراف می ایستد خود ایشان هستند.
خدوم ترین دولت را جوری در گیر حاشیه میکنند آن هم براساس یک اتهام اثبات نشده. هیئتی ها را از دولت دور میکنند در صورتی که رهبری همان دولتی که آن را منحرف و فاسد میخانند را احیا گر ارزش های انقلاب میداند.
دولت را در سخت ترین مراحل تحریم ها تنها میگذارند  نه فقط تنها بلکه داعم سنگ اندازی هم میکنند.
اینقدر رهبری اشاره کرد مسائل را اصلی فرعی کنید اما مدعیان ولایت با چماق تکفیر به جان دولت مردان افتادند


زنده باد بهار
+
انتقاد صریح شهید بهشتی از آیت الله مصباح + شریعتی ستیزی
پاسخ:
1- اول شما مشخص کنید هدف تان از نقد عملکرد (!) علامه ی مصباح در تاریخ پیش از انقلاب چیست ؟ آنهم با نزدیک شدن به ایام انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری !
2- برای شناخت بیشتر شما از علامه ی مصباح (حفظه الله) شما را هیچ وقت به مقاله ی آقای دکتر داوری رجوع نمیدهم که تنها یک نقطه ی ابهام دار را بزرگ کرده و آن را با دیدگاه های شهید بهشتی (ره) و حضرت آقا (مدظله العالی) در حالت تقابل قرار داده است بلکه شما را به کامل ترین کتاب که قریب به 900 صفحه از زندگی نامه و دیدگاه های علامه ی مصباح تا ریاست جمهوری سال 84 است ارجاع میدهم . کتاب " گفتمان مصباح " اثری از مرکز اسناد انقلاب اسلامی . اما به راستی چرا شما و نویسنده مقاله از زحمات ایشان در دوران مبارزه یاد نمی کنید ؟!
3- همین عالم با اخلاقی که شما متهمش می کنید به سکوت در زمان مبارزه و او را آدمی بی اخلاق و گستاخ معرفی می کنید در زمان دوره اصلاحات چه ها نکرد ؟ آیا جلوی انحرافات نایستاد ؟ آیا به تقابل با تفکر " تساهل و تسامح فرهنگی " دولت اصلاحات نایستاد ؟ آیا آزادی را که گفتمان دوم خرداد مطرح می کرد و قصد سویی از آن داشت را نقد نکرد ؟ پس چرا ایشان را به سکوت ، انزوا متهم و او را ستیزه جو معرفی می کنید ؟ شما هم که منش همان اصلاح طلبان مدعی را دارید که ایشان را " تئوریسین خشونت " معرفی می کردند !!!
4- ایشان همان کسی ست که توسط روزنامه های زنجیره ای بمباران شخصیتی می شد ! بوسیله ی سانسور و تحریف مباحثش ! ایشان همان کسی ست که مولای مان امام خامنه ای او را پر کننده ی خلاء علامه طباطبایی و شهید مطهری میداند ! ایشان کسی ست که آیت الله بجهت (ره) به درخواست مردم او را به عنوان استاد اخلاق معرفی میکند . حال شده آدمی بی ادب و پرخاش گر ؟؟!!
5- سوالی که بسیار مهم است این است که چرا حضرت امام خمینی (ره) در میان این همه صاحب نظر یا روشنفکر دینی شهید مطهری را معرفی نمودند تا مردم آن زمان و آیندگان به کتب و مباحث ایشان رجوع نمایند اما امام (ره) هیچ وقت مردم بالاخص جوانان مشتاق به معارف اسلامی را به شریعتی رجوع ندادند ؟ به یقین پاسخ به این سوال بسیاری از گره های فکری را باز خواهد کرد ! یا همین ایشان در زمان فوت شریعتی هیچ عکس العملی از خود نشان نداد ؛ دریغ از نوشتن یک نامه حاوی تسلیت و یا ذکر شان و مقام ایشان (!) . پس خودمان را گول نزنیم !
6- دیدگاه امثال شهید بهشتی و آقای هاشمی رفسنجانی ( آقای رفسنجانی را به گمان میگویم ) در زمان پیش از پیروزی انقلاب این بوده که باید این جور موارد را بگذاریم بعد از پیروزی انقلاب و خودمان را زیاد خرج این جور مباحث نکنیم اما دیدگاه علامه ی مصباح مقابله ی با هرگونه خطر بوده حتی دم دستی نه اینکه آن را موکول به زمان های بعدی کنیم ! هرچند ایشان برای مقابله با انحرافات اعتقادی و فکری که مبنای اسلام ناب است بسیار جدی هستند !
7- ایشان در دوران مبارزه و حتی پس از انقلاب بیکار و یا حتی منزوی نبوده است ! این از بی سوادی تاریخی هرکسی ست که ادعا کرده یا میکند ! بهتر آن است که همان کتابی را که معرفی کردم بخواند !
8- چرا آ. مشایی هیچگاه به مناظره ی شاگردان آقای مصباح لبیک نگفتند ؟ آیا این نشان از ضعف ساختار فکری ایشان ندارد؟
9- دغدغه شما از وبلاگ تان مشخص است !
10- اینقدر رهبری اشاره کرد مسائل را اصلی فرعی کنید ؛ با توجه به گفته خودتان مشخص می شود بحث از ایشان کردن یک بحث فرعی ست . پس چرا شما علاقه مند هستید که آن را اصلی کنید ؟ با توجه به مطالب وبلاگ تان و نیز کامنت های تان عرض کردم ! + درج عکس هایی که حکایت از یک شیطنت خاصی دارد !
11- ایران اسلامی گفتن خیلی ساده تر و راحت الحلقوم تر است ! پس چرا آقایان دنبال ساخت واژه های جدید می گردند ؟ یا قصد دارند ایرانی بودن را جایگزین واژه ی ایران اسلامی نمایند ؟
12- در وصایای شهدا بگردید ! کدام شان نوشته اند که ای پدر و ای مادر ، ما برای ایرانی بودن خود جنگیدیم ؟ کدام شان برای اسلام نجنگیدند ؟ شما تنها و فقط یکی را به ما دین فروشان مدعی ولایت مداری و بی ادب معرفی کنید تا به مکتب تان ایمان آوریم .

السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان یا حجه الله علی خلقه یا سیدنا و مولانا . اردکنا یا مقتدانا . روحی لک الفداء و نفسی لک الوقاء . بابی انت و امی یابن الزهراء

۲۱ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۴۵ رضا حیدری
سلام
بنده علاقه برای ورود به این مناظره دو طرفه ندارم اما جالب که آقای هادی زاده ادعای بزرگی را در خصوص حضرت علامه مصباح یزدی مطرح کرده اند که یقیناً نمی توانند آن را اثبات نمانید و آن نیز عدم سابقه انقلابی حضرت آیت الله مصباح یزدی است.
جناب هادی زاده عزیز،بهتر نیست که کمی دایره مطالعه ی کتابخانه ای خود را گسترش دهید تا به دام این اطلاعات دست چندم گرفتار نشوید.
برای شناخت مبازرات حضرت علامه مصباح یزدی شما را ارجاع می دهم به:
1-تاریخ سیاسی معاصر ج2 نوشته جلال الدین مدنی انتشارات جامعه مدرسین
2-بازی ترور نوشته حمید رسایی انتشارات کیهان صص 322 الی 350
3-جریان شناسی سیاسی معاصر نوشته علی دارابی انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه صص 413 الی 420

هرچند بعید می دانم که حتی برای فهمیدن صحت منابع نگاهی به کتب نامبرده بیندازید
پاسخ:
سلام
مشتاق دیدار اخوی
۲۶ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۰:۰۵ محمد ره انجام
آقا مصطفی به آقای هادی زاده بگویید که نامه ی امام خامنه ای(حفظه الله)را که در رابطه با عزل کردن آقای مشایی در سال 88 خطاب به رئیس جمهور نوشتند بخوانند تا اگر واقعا مطیع ولایت فقیه و امام زمان(عج) شعار زنده باد بهار سرندهند.
پاسخ:
سلام 
خودشان بهتر از من و شما به این موضوعات واقف هستند ! ولی حیف ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
...:: کلیه حقوق مادی و معنوی برای پایگاه خبری مسجد حضرت ابراهیم خلیل (ع) محفوظ می باشد و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلامانع است ::...