برزخ دانشجو
چاپ شده در هفته نامه سوزنبان - شماره 24
گروه اول چند صباحی را آبی پس از نان گندمی به غفلت می نوشند و گروه دوم تا آخر عمر کاسه ی گدایی شان را به امید کام جویی رو به دنیا می گیرند و دسته ی سوم کسانی اند که عاقبت ندای سلام علیکم بما صبرتم2می شنوند .
میگویند دانشگاه مبداء همه ی تحولات است و چه سخن سنجیده ای . سزاوار است به یاد آوریم یکسال تحمل بی خوابی را ، به یاد آوریم حمایت های مادی و معنوی پدران و مادران مان را ، به یاد آوریم آن همه استرس و اضطراب را . به یاد آوریم یکسال دل بریدن از سفر و دوست و آشنا را ؛ و به یاد آوریم روز کنکور را که به چه تضرعی والدین مان قرآن و مفاتیح گشوده بودند تا دل های ما را که سر جلسه ی آزمون بودیم اینگونه آرام کنند ؛ و چه خوب است که امروز به یادم آورند که از دانشگاه چه می خواهم ؟
میگویند دانشگاه مبداء همه ی تحولات است و آری به درستی که اینچنین است . دانشگاه یک جسم است که توانسته دو روح را در خود بگنجاند . یک روح پیامبری و دیگری روح شیطانی . دانشگاه برای دسته ی سوم پیامبر است و مگر نه آنکه پیامبران مبعوث شدند تا فطرت خفته ی ما را بیدار کنند و گوش و چشم و دل ما را مسئول معرفی کنند 3 تا جایی که ما هم برویم دیگران خفته را برای رکعتی نماز عشق بیدار کنیم و شاید من و تو همانیم که باید پاسخ أین عمار مولای زمان را بدهیم .
دانشگاه می تواند روح شیطانی خود را برایت بنمایاند . درِ گوشت بخواند که بنشین درست را بخوان ، به جامعه چه کار داری ؟ به تو چه مربوط که در دنیا و کشورت چه اتفاقی می افتد ! به تو ربطی ندارد که دغدغه ی فرهنگ ، سیاست و اقتصاد داشته باشی ! همان روح شیطانی می تواند تو را منهای دیگران به خود و آینده ی خودت معطوف سازد که البته بدان که « إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کانَ ضَعیفاً » 4 اگر ایمان داشته باشی .
میگویند دانشگاه مبداء همه ی تحولات است و حال این با خود توست که بخواهی ندای کدامین روح دمیده شده در این کالبد را بشنوی ! در هر صورت عاملی خواهی بود که خیر یا شر را از مبداء به مقصد برسانی .
آری اینجا برزخی ست برای آنان که به جستجوی حقیقت اند و من به شمای نو دانشجویان عزیز خیرمقدم عرض میکنم و بدانید که عاقبت عده ای بهشتی اند و عده ای هم جهنی . حال ، انتخاب با من و توست .
دانشگاه قم مبداء همه ی تحولات است و اینجا را به حق میبایست آخرین مبداء تحولات نامید . اگر بناست به عنوان نخبگان جامعه در نگرش مان ، در نوع آداب معاشرت مان ، در کار جمعی کردن مان ، در هدف و جهت دار کردن اعمال مان و در خدایی کردن نیت های مان تجدید نظر کنیم یا آن ها را برای رسیدن به قله های کمال تقویت کنیم اینجا همان است که گفتیم یعنی آخرین مبداء همه ی تحولات .
میگویند دانشگاه مبداء همه ی تحولات است و تاریخ چه خوب به یادمان می آورد سیزده آبان پنجاه و هشت را . آن زمانی را که دانشجویان پیرو خط امام (ره) به این نوع نگرش – تحول سازی – رسیدند و حدث ما حدث .
کسانی که دانشگاه را نمی شناسند می گویند می رویم چند صباحی درس می خوانیم ، مدرک می گیریم تا برویم سر کار و بی خیال آنچه که پیرامون مان می گذرد ؛ و عجب که قائلان به این اندیشه واقعاً سر کارند و چه زیبا می گفت آن رفیقم که : میمِ مدرک دانشگاه را اینجا میدهند ولی درکِ مدرک را در جایی دگر بطلب .
و اینک که در زمره ی دانشجویان شده ای ببین به چه کاری می آیی . مبادا در این جریان خروشان رو به کمال به خلاف جهت شنا کنی !
می گویند دانشگاه مبداء همه ی تحولات است و امروز که سی و سه سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد به یقین سرعت بخشیدن برای رسیدن به قله های عزت و کمال و تحقق بخشیدن به آرمان های انقلاب در گرو همت و تلاش دانشگاهیان است . مسلماً عزت فردای ما نتیجه ی کوشش امروز ما خواهد بود .
و این ماییم که باید به چنان جایگاهی از معرفت برسیم که به انقلاب مان ، مسئولین و خادمین مان خط دهیم و در تصمیم گیری های شان سهمی از مشارکت و اثرگذاری داشته باشیم . سرنوشت فرهنگ ، سیاست و اقتصاد آینده ی ما در دست نخبگان دانشگاهی ست . حال باید نشست و قدر و منزلت خود را در میان این همه مخلوق پیدا کرد .
.............................................................
1- فرموده ی امام خمینی (ره) .
2- 24 رعد .
3- 36 اسراء .
4- 76 نساء .