... ماه نیّر ! بتاب بر ستاره ی بی فروغ

وبلاگ شخصی مصطفی روحی

زین نامه ما را خنده آمد ، ... آمد ...

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۱، ۰۹:۳۹ ب.ظ

اظهارنظرهای اخیر آقای عسگر اولادی موجب انتشار این پست شد تا جایی که کار بجایی رسید که اصلاح طلبان جواب شان را از همانی بگیرند که بخاطر اظهارنظرهای اشتباهش در مورد موسوی و کروبی بدو افتخار کردند ؛ پاسخ ما باشد برای بعد ؛
بخشی از جوابیه عسگر اولادی به نامه اصلاح طلبان :
    2- سخنی از استبداد سیاسی و خودکامگی و خطر آن در نهضت ملی صدساله اخیر به میان آوردید و اضافه کردید: باید فرهنگ مردم سالاری و اخلاق انسانی و تعامل حزبی را نهادینه کنیم. این هم سخن حقی است، ما از وقتی که از مبانی نظام و امام فاصله گرفتیم گرفتار دیو استبداد و خودکامگی شدیم. امام(ره) فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا گرفتار استبداد نشوید.» ما این آموزه الهی را رها کردیم و در فتنه سال 88 برخی از دوستان به جای پشتیبانی از ولایت فقیه تابع گام به گام امریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی شدند که بزرگ ترین تبهکاری سیاسی در کشور رقم خورد با اینکه در قرآن کریم با صراحت آمده است ولاتتبعوا خظوات الشیطان. هرچه مشفقانه رهبری مظلوم انقلاب فرمودند از شیطان بزرگ و استکبار جهانی فاصله بگیرید برخی از برادران ما گوش نکردند، هرچه رهبری معظم انقلاب نصیحت فرمودند برای حل مناقشات، عدالت، انصاف و قانون را مد نظر بگیرید گوش شنوایی نبود کار به جایی رسید که اکنون ما می بینیم دوستان خوبی را از دست داده ایم. بنده این باب را بسته نمی بینم ما دوباره می توانیم برادرانه همدیگر را در آغوش بگیریم و بر دشمن اسلام و انقلاب و کشور لعن و نفرین بفرستیم و باز هم رحماء بینهم باشیم.
    
    3- از خطر اغیار در انحراف از مسیر اسلام و انقلاب یاد کردید و نوشتید: «ساکتین انقلاب چنان بر طبل خشونت افراط و تندروی و ظاهرفریبی کوبیده اند که انقلابیون واقعی را از همراهی با انقلاب بازداشتند» و در همین نوشته از تدبیر رهبری معظم انقلاب یاد کردید که معظم له اجازه نخواهند داد چنین اتفاقی بیفتد. صمیمانه عرض می کنم انقلابیون نباید صحنه را خالی کنند و اسیر تندروی ها شوند. شما باید از تدبیر رهبری در حفظ نیروهای انقلاب استقبال می کردید. ای کاش این اتفاق می افتاد و برخی انقلابیون اسیر فتنه کسانی نمی شدند که می خواستند آنها را از صحنه سیاسی کشور حذف کنند.
    بنده سوالم این است دست اخلاص، مودت و صداقت رهبری را چرا اعتنای لازم نکردید و رهبری را در این وادی یاری نکردید. رهبری حتی حضور یک سرباز را در خیمه انقلاب غنیمت می داند اما متاسفانه وقتی بخشی فوج فوج از این خیمه خارج شدند و اکنون که عزم بازگشت دارند نمی خواهند با اعلام آن دوستداران انقلاب را خوشحال کنند ولی اکنون صراحت لهجه و بیان و قلم ضرورت دارد. لذا برادرانه توصیه می کنم رهبری معظم انقلاب را فصل الخطاب و قائمه این نظام بدانیم و برای پیشرفت و توسعه کشور همکاری نماییم و مطمئن باشیم وحدت و اقتدار ملی ایران اسلامی تقویت خواهد شد.
    
    4- از رویکرد خردگرایی، انصاف، میانه روی و اعتدال سخن گفتید و آن را گوهر گمشده جامعه امروز ما دانستید، از میانداری اهل افراط بی ریشه و بی تعهد به منافع ملی حرف به میان آوردید. باید بگویم جانا سخن از دل همه ما می گویید! حرف ما این است که چرا در سال 88 نتایج انتخابات و رای مردم پذیرفته نشد و بر آن مهر «تقلب» زده شد. چرا به ده ها هزار نفر از برگزارکنندگان انتخابات که همه ساله امین مردم بوده و هستند و در اجرا و نظارت، انتخابات را کنترل کرده و می کنند تهمت عدم امانتداری زده شد. چرا اجازه داده شد دشمن در صفوف متحد ملت رخنه کند و برادری و وحدت ملت را تبدیل به دشمنی و کینه توزی و انتقام جویی کند. اینها گله های ما می باشد. اما با همه این بی مهری ها بنده می گویم جلوی ضرر را از هر کجا بگیریم منفعت است. برگردیم به دامن پرمهر ولایت. برگردیم به مسیر واقعی ملت، هیچ کدام ضرر نمی کنیم. به عقیده من باید بین جریان فتنه و جریان اصلاحات یک مرز گذاشت و این دو را از هم جدا کرد. جریان اصلاحات یک جریان مشروع در انقلاب است و باید دامن خود را از فتنه پاک نگه دارد. باید همه ملت در یک رقابت سالم و اخلاقی بتوانند به نامزد مورد علاقه خود رای دهند نتیجه هر چه بود بپذیریم ولو برخلاف رای ما باشد. رای اکثریت ملاک است نه رای ما و شما. هرچه بود با جان و دل بپذیریم.
متن کامل نامه را از اینجا بخوانید

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.